رولان بارت مرا با خودش به چریدن در متن برد

ساخت وبلاگ
 

چریدن در متن . خواندن مثل نوشتن یا بهتر بگویم آنقدر دقیق شدن در خواندن انگار که می نویسی . لایه های ذهن نویسنده را شناختن . چیزی مثل سرخوشی یا عیش . لذت متن . رولان بارت . رولان بارت بودن به نظرم با همه ی سرخوشیهایی که دارد مشکل است . ولی می شود با او بود . با او در کتاب لذت متن آشنا شدم . دیروز عصر لذت متن را خواندم ( هفتاد صفحه بیشتر نیست این کتاب ) مقدمه اش هم که پیام یزدانجو نوشته جذاب بود برایم . وقتی این کتاب را می خوانی چیزی که به تو افزوده می شود دانستن نیست . لذت است . چگونه لذت مند شدن است . یقین می کنی که به نحوی دیوانه ای . به هر حال دیوانه ای . روانپریشی مگر چیست ؟ ( دو روز پیش با فردا چه تفاوتی خواهد داشت ؟) رولان بارت نوشته بود که هر نویسنده ای با نوشتن دارد تاکید می کند که روانپریش است . نویسنده از راه روانپریشی است که می نویسد وگرنه نوشتن با فرهنگ مسلط و مدارا با رفتار همگانی بسیار دشوار است . چیزی که می دانیم برای نوشتن به درد نمی خورد .دانشمندان احمقند و محافظه کار . بساطت را جمع کن . نمی توانی نویسنده باشی . آنقدر احمقی که سرخوشی را سانسور کرده ای . لذت متن با سرخوشی تفاوت دارد . اما رولان بارت بیشتر شیفته ی سرخوشی متن است تا لذت متن . در همین حال بیشتر کتاب را به لذت متن پرداخته است . او مارسل پروست را دارد و استاندال . جالب تر اینکه رولان بارت خود متن مارسل پروست را نمی گوید . او متن موجود را وسیله می داند . لذت را جای دیگری جستجو می کند . در شکافهای بین متنی . متنها در جاهایی از هم فاصله می گیرند . سازش ندارند . لبه هایشان با هم مساوی نیست ( مثل دو عاشق که یکی کوتاهتر از دیگری است و هنگام بوسیدن آنکه کوتاه است سرش را بالا می گیرد و آنکه بلند سرش را به سمت پایین . اینگونه لبها میتوانند به هم برسند ) رولان بارت تلاش خواننده برای مساوی کردن و در برابر هم نهادن این دو لبه را لذت متن می داند . نوعی واکنش به ناهنجاری در متن . نوعی همراهی با نویسنده برای بازسازی و شاید ویرایش . بی آنکه این تلاش دیده شود . لذت می برد خواننده از مارسل پروست . و مارسل پروست بی آنکه بفهمد به خاطر چیزهایی که ننوشته دیگران را به لذت می رساند . ( ما نیز چنینیم . گاهی نبودنمان در صف نانوایی بی آنکه خود بدانیم آنکه در صف است را خوشحال کرده )هر چه می خواهی امیل زولا بخوان یا ژول ورن . چون هیچ کجا شکافی در متنشان نیست و همه جا متن با هم آشتی کرده تو لذتی در نمی یابی . اینجا دیگر تنها ملال است . البته برای کسی که جویای لذت متن باشد .

داستان داستان داستان...
ما را در سایت داستان داستان داستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نظام الدین مقدسی rep2 بازدید : 290 تاريخ : جمعه 16 تير 1391 ساعت: 6:51