عضو جدید خانواده

ساخت وبلاگ

من تا آنوقت نمی دانستم که لاک پشتها گوشتخوارند . تا اینکه زنم یک سال بعد از ازدواجمان  لاپشتی کوچک برای خودش خرید و گفت می خواهد برای همیشه از آن نگهداری کند . این کار به خودش مربوط می شد . چندی بعد  وقتی داشتم ماشینم را تعمیر می کردم یکی از انگشتان دستم قطع شد و زنم فورا پیشنهاد داد آن انگشت را به لاکپشت بدهیم . چون این کار باعث می شود لاک پشت از لحاظ خونی با ما یک خانواده شود . لاکپشت انگشت مرا خورد و من فهمیدم که گوشتخوار است . از آن به بعد از لاکپشت زنم ، هر چند عضو جدید خانواده است بدم می آید . هر روز هنگام ناهار زنم لاکپشتش را رو ی پاهایش می گذارد و به او ناهار می دهد . سرش اندکی از میز بالاتر می آید و آنوقت با چشمهای خیلی خونسردش به دست ناقص من خیره می شود . انگار او با خوردن انگشت قطع شده ی من مالک تمام انگشتهایم شده باشد .

داستان داستان داستان...
ما را در سایت داستان داستان داستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نظام الدین مقدسی rep2 بازدید : 275 تاريخ : جمعه 16 تير 1391 ساعت: 6:51